سید عرشیا سید عرشیا ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره
سید پارساسید پارسا، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

سید عرشیا و سید پارسای من

پایان 23 ماهگی

1393/9/7 15:49
نویسنده : مامان مریم
991 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام عزیزم .

شروع این پست را با چند تا عکس از شما پسر عزیزم شروع می کنم.

 

 

 

 

عرشیای زیبای من ، عشق همیشگی مامان ورودت به 24 ماهگی مبارک باشه 

قبل از هر چیبز بگم که دومین محرم شما با توجه بیشتری نسبت به سال قبل گذشت. هر وقت غذای نذری

بهمون می دادن تو همون خیابان می نشستی و دست می کردی تو غذا . بابا یه طبل کوچولو برات خرید تا تو 

هم تو عزاداری طبل بزنی .

اینجا هم تعزیه رفته بودیم و تو هم با تعجب نگاه می کردی...

 

 

 

 

عزاداریت قبول باشه سید کوچولوی عزیزم.

 

از اندر احوالات این ماه باید بگم که دایره لغاتت مثل ماههای پیش زیاد شده و تقریبا همه چیزو میگی 

از جمله : بله ، بایا ( بیا ) ، بابه ( باشه ) ، کانگو ( کانگورو ) ، سیب ، چیپس ، کاهو ، میمو ( میمون ) ، ببر ،

اسب ، خرگو ( خرگوش ) ، بالا ، ته دیگ ، آفتاب ، دکتر ، هس ( هست ) ، نیس ( نیست ) ، ماهی ، لالا ،

بالشت ، کم ، زیر ، دمپا ( دمپایی ) ، پم پم ( پمپرز ) ، داغ ، پنگو ( پنگوئن ) ، دو تا ، خانوم ، آقا ، عمو ، من ، 

خاله ، با ( باز )، شکلا ( شکلات ) ، الله ( نماز خوندن ) ، تولد ، ببل ( بغل ) ، سرسر ( سرسره ) ....

عزیزم با توجه به علاقه بابا به فوتبال ، شما رو هم عاشق فوتبال کرده .هر روز نیم ساعتی می شه که با هم تو 

خونه فوتبال بازی می کنید و وقتی واقعا گل می زنی دو تا دستاتو بالا می بری و می گی گل گل گل 

 

 

 

عاشق کتاب خوندنی . چند تا کتاب جدید هم برات خریدم که هر روز بر می داری و میاری و می گی برام بخون. 

 

 

 

 

بابا یادت داده که خودتو الکی به خواب بزنی و بعدش بیدار بشی تو هم به پشت می خوابی صدای خروپوف در 

می یاری و چشماتو می بندی . بعدش مثلا بیدار می شی و می خندی. قربون اداهات بشم نفسم . 

عرشیا جونم واقعا یکی از  نگرانی های من تو این ماه گرفتن تو از شیره . فقط خدا کمک کنه که تو این ماهی که

گذشت کم کم شیرتو کم کردم ولی باز خیلی علاقه مندی . مخصوصا موقع خواب رفتن که حتما باید شیر بخوری.

علاوه بر اون تمام تلاشم برای از پوشک گرفتن شماست که اون هم گذاشتم برای یکی دو ماه دیگه . عجله ای 

ندارم. 

جان مامان ؛ خیلی شیطنت می کنی ولی مهم اینه که مودبی . هیچ وقت نمی خوام که حرف زشت از دهنت 

بیرون بیاد . امیدوارم همیشه ادب و حیا رو داشته باشی که مهمه تو زندگی 

 

قربون ژستات برم من ......

 

 

 

 

 

عاشق جارو زدنی عشق من ....

 

 

دیگه از جمله علاقه مندی هات ماشین شارژی هست. هر کسو که می بینی سوار ماشین شده تو هم گریه 

می کنی که من هم ماشین می خوام. یه بار تو نت عکس یه نی نی سوار ماشین دیدی و تا نیم ساعت بهانه 

گرفته بودی که من هم ماشین می خوام. قربونت برم همه زندگی من مال توئه . انشاله که وقت بشه بریم برات

بخریم. 

عاشق بادکنک هم هستی. یه بار تو یه پاساژ کلی بادکنک هلیوم دار می فروختند. تو هم زار زار گریه می کردی

که من بادکنک می خوام. ما هم مجبور شدیم برات بخریم. 

دیگه از این خبرها نیست که هر وقت هر چی بخوای با گریه برات بخریم . اینو گفته باشیم زبان

خودت کنترل تلویزیون را بر میداری و وقتی بهت میگم صدای تلویزیونو بلند کن یا کم کن بلدی و این کارو می کنی

شبکه پویا را دوست داری . یه شب که بیدار بودیم ، ساعت 2 شب گقتی مامان پویا . بعدش هم بالشت 

گداشتی و گفتی چیپس و در حال خوابیده چیپس خوردی. قربون علاقه مندیهات برم من که این قدر بانمکی . 

بعضی مواقع که حواسم بهت نیست میای دستتو میندازی دور گردنم و بوسم می کنی. وای چه قدر خوبه آن 

لحظه . خدا انشاله به اونهایی که در انتظار بچه هستند فرزند عطا کنه . الهی آمین . 

مثل ماههای قبل عاشق آب بازی کردنی ....

 

 

ولی یه چیزی بگم ؛ کل وقت منو می گیری واقعا نمی ذاری هیچ کاری کنم. به لپ تاپ دست می زنم پشیمون

میشم به گوشیم دست میزنم می بینم تو دستای تو هست. میرم کنترل دست بگیرم کانالو عوض کنم ازم می

گیری. کلا هر جا میرم دنبالم میای. بعضی مواقع می خوام گریه کنم . آخه تو هم تنهایی و هیچ بچه ای دور و 

برت نیست. دوست داری باهات بازی کنیم. یعنی تنهایی حال نمی کنی. 

هر چی خونه را تمیز می کنم به وسیله اسباب بازی های تو که در عرض چند ثانیه همه جای خونه ریخته شده 

کثیف می شه. 

عزیزم چیزی به تولدت نمونده و من مانده ام با هزار کاری که هر چه تلاش می کنم تمامی ندارد. پیشاپیش 

تولد 2 سالگیت مبارک باشه عزیز روزهای دلتنگی و تنهایی من ..... دوست دارم و به تو عشق می ورزم . 

 

 

پست این ماه را با این جمله زیبا به انتها می رسانم .

پسرم سعی نکن متفاوت باشی 

فقط خوب باش 

خوب بودن به اندازه کافی متفاوت است .....

 

 

 

 

 

پسندها (8)

نظرات (8)

مینا مامان آرمانی
7 آذر 93 20:52
نوش جونت خاله جون نذریا.خوب کردی
خاله نجمه
13 آذر 93 18:40
سلام گلم. خوبی نفسم؟ عکس های قشنگی مامان ازت گرفته. قربون جارو کردنت بشم. همیشه به مامان تو کاراش کمک کن و قدرشو بدون. دوست دارم ستاره آسمونم. مواظب خودت باش. به مامان سلام برسان . بوس
خاله ی رادین
15 آذر 93 16:42
اپیــــــــــــم
مامان محمدامین
17 آذر 93 1:04
عزیز دلمدلم تنگ شده بود برای اقای خوردنی مریم جون ایشالا کارای تولدش رو انجام میدی نگران نباش حالا وقت هست خانومیراستی مریمی دیگه نمیای تو گروه وایبریمون؟
مامان سمانه
17 آذر 93 12:44
سلام خوبی گلم اتلیه خوب در شیراز دوتا بهت معرفی میکنم من تازگی ها عکس گرفتم هنوز چاپ نشدن که بذارم ببینی 1- اتلیه بی بی فیس شعبه معالی اباد- مجنمع افتاب طبقه ۲ اداری ۲- اتلیه انار چهارراه چنچنه ساختمان زر من اتلیه های زیادی متین بردم ولی کار این دو تا واقعا خوبه و تخصصی کودک هست
مامان آنیسا
24 آذر 93 9:22
عکس ـآخری خیلی خوشکل شده
م.م
24 آذر 93 23:41
23 ماهگیت مبارک خاله. ماشالاه ...چه عکساییی ... خوش تیپ
مامان امیرعطا
25 آذر 93 19:12
عزیزم عزاداریت قبول. ماهگردتم مبارک. بوس... چه بامزه خودتو به خواب زدی. عزیزم نگران نباش.. با عنایت خداوند این مرحله سختو هم پشت سر خواهید گذاشت... خدا خودش بهمون کمک میکنه..هم ما مامان ها و هم نی نی هامون.