سید عرشیا سید عرشیا ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره
سید پارساسید پارسا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

سید عرشیا و سید پارسای من

پایان 25 ماهگی

1393/11/10 15:05
نویسنده : مامان مریم
952 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر ناز من ....بزرگ مرد کوچیک مامان .... الهی قربونت برم که این قدر ماهی

 

 

این ماه هم با شیرین زبونی های تو به خوبی تموم شد. خدا را شکر .....

به لطف خدا بعد از تولد دو سالگیت تو حرف زدن خیلی پیشرفت کردی. جمله های چند کلمه ای که فعل داره

میگی.جمله ( تاب تاب عباسی ، خدا منو نندازی ) از حفظ بلدی یعنی تا میگم عرشیا تاب تاب خودت بقیشو

می خونی .

از جملات دیگه : ( مامان آب می خوام) - ( من نمی خوام)- ( به من بده ) - ( دوست دارم مامان ) _ (مامان عمو

فیتیله ای ها نیومد ) - ( خاله نمنه =خاله نجمه ) - ( بابا رفت - نیس ) - ( مهدی شروع شد ) - ( مامان مهدی

تموم شد ) - (( منظور سریال همه چیز آنجاست که شخصیت امین زندگانی به اسم مهدی هست )) - عاشق

این سریال هستی . از اول تا آخرشو نگاه می کنی.( مامان بیا بشین اینجا ) -( مامان ظرف نشور ) ...

( موش _ کانگورور _ببر - شیر   جنگل - خرگوش - زرافه -پنگون ( پنگوئن ) -مانی ( ماهی ) - خرس و تقریبا اسم

همه حیواناتو بلدی و از ما  می خوای که ما بشیم  شیر جنگل و تو فرار کنی و ما دنبالت کنیم. بعدش هم

اسم حیوانات دیگه میاری و همین روند تکرار می شه  .

هر روز فوتبال بازی می کنی. یعنی با پا توپو پرتاب می کنی به سمت ما و ما باید همین کار را جلوی شما بکنیم

و شما توپو بگیری. اگر هم خسته باشیم به ما رحم نمی کنی آن قدر می گی توپ بازی ، توپ بازی که دلمون

برات کباب می شه  مجبوریم که باهات بازی کنیم .

 

 

وقتی آهنگی از تی وی پخش می شه می ری وسط و خودتو تکون می دی .. نسبت به ماههای قبل حرفه ای

تر شدی. در ضمن دست بابا هم می گیری و می خوای که با هم برقصید . خیلی صحنه بامزه ای می شه .

عاشق کار کردن با لپ تاپی.

 

 

 

 سید عرشیای عزیزم ، تولد من 9 دی بود که بابا این کیک را برام خرید و یه جشن سه نفره کوچیک گرفتیم.

این هم کیک تولد من .....

 

 

 

هر مهمونی که خونمون میاد باید یواشکی از خونه بره چون اگه متوجه بشی که می خواد بره خیلی گریه می کنی

شب ها دیر وقت می خوابی و صبح ها تا ساعت 11 خوابی.  برنامه خوابت خیلی بد شده . من هم مجبورم بیدار

بمونم. خیلی بی خوابی دارم. ساعت 2 می خوابم ساعت 6 بلند میشم و خسته میرم سر کار. خسته

انشاله از ماه آینده برنامه خوابتو تنظیم می کنم.

 

 

بخواب آروم فرشته نازنین من ....

 

هنوز از پوشک نگرفتمت. البته خیلی خوب پیشرفت کردی و وقتی کارتو انجام دادی می گی که ببرمت دستشویی

. اون هم تو برنامه ام هست که انشاله قبل از عید از پوشک بگیرمت.

 

 

سید عرشیای من ، پسر دوست داشتنی ام :

تو را به اندازه نفسم دوست دارم .

چون تو را دوست دارم نفس می کشم .

تنها می دانم که دوست داشتنت لحظه لحظه زندگی ام را می سازد و عشقت ، ذره ذره وجودم را .

تو عشق همیشگی ام هستی و بس ....

دوست دارم .

 

 

 

 

پسندها (3)

نظرات (8)

محمد
11 بهمن 93 12:40
بروزم بروزم بروزم بروزم با مطلب "پیشرفته ترین گدای دنیا/ عکس" به منم سربزن.
مهتاب
11 بهمن 93 15:40
ای جانم چقدر نازی شما خاله جون خاله جون علیرضای منم توی مسابقه عکس شرکت کرده میشه بری بهش رای بدی؟ یه دنیا ممنون اینم لینکش http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2015011122090505397
مامانی
15 بهمن 93 15:53
ماشاالله آقاعرشیاچقدربلاشده چقدر حیوون بلده چقدرشیرین زبونی میکنه خداحفظش کنه کوچولوی ناز
مامان آنیسا
19 بهمن 93 14:27
عزیزم شیرین زبون شده
م.م
20 بهمن 93 15:50
خیلی ماه شدی خاله.ماشالاه به اون همه جمله ای که میگی.
مامان امیرعطا
21 بهمن 93 2:45
سلام. ماهگرددت مبارک عزیزم. خدا حفظت کنه شیرین زبون..گل پسر.
شیما مامان شاهین کوچولو
25 بهمن 93 13:06
به به تولد دوست جونیم مبارک باشه تولد 200 سالگیتو جشن بگیری عزیزم ای جوووونم به ارشیا ماشاله چ خوب حرف میزنه یعنی اون جمله عمو فیتیله ایها نیومدن تو حلقم
ابجی رونیا کوچولو
3 اسفند 93 16:57
لهیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من فدات شم خوشگل من وای که چقدر نازی گلم.یه اسپند براش دود کنین چشم حسود دور باشه ازت قشنگم.به منم سر بزنین خوشحال میشم