سید عرشیا سید عرشیا ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
سید پارساسید پارسا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

سید عرشیا و سید پارسای من

پایان 31 ماهگی + پارگی پیشانی + عید فطر و سفر مامان جون بابا جون

1394/5/7 0:04
نویسنده : مامان مریم
1,089 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دردونه مامان ...

 

 

پسرم دقیقا همان روز که پست قبل را آپدیت کردم ( 7 تیرماه )؛ وقتی شما منزل عمه آمنه بودی و من از اداره به

به دنبالت آمدم برای استقبال از من به سمتم دویدی و متاسفانه جلوی پای من ؛ پایت لغزید و به گوشه تیز درب

آهنی خورد. الهی من بمیرم ای کاش که این صحنه را نمی دیدم . خیلی دردناک بود . من که حالم بد شده بود و

توانایی هیچ کاری نداشتم. خون از سر و صورتت جاری شده بود و عمه آمنه تو را بغل و سعی در بند آمدن خون 

پیشانی ات می کرد. بالاخره با بابا ابتدا به درمانگاه و سپس به بیمارستان رفتیم .

بیمارستان خیلی شلوغ بود و ساعت 23 به منزل رسیدیم و همان موقع افطار کردیم.

پیشانی ات، 5 بخیه خورد از بس گریه کردی نای گریه کردن نداشتی...

خدا را شاکرم که اتفاق بدتری نیفتاد و خداوند به ما رحم فرمود. الهی هیچ وقت تنت آزرده نباشد گل پسر زیبای

من ...

 

 

 

 

خب این ماه با سفر مامان مهناز و بابا جون از تهران به شیراز در روز عید فطر ، شیرین شد. الحمدلله خیلی خوب

بود. بابا جون بعد از سه روز به تهران رفت و مامان مهناز تا یک هفته پیشمون بود . خاله نجمه هم اومد و چند

روزی مهمون ما بود. چه قدر به اونا وابسته شده بودی و اصلا به سمت من نمیومدی.

سید عرشیای من ، ماشالله خیلی بزرگ تر و عاقل تر شدی و دنبال فهم چیزهای ندانسته هستی .

قوه تخیلت قوی تر شده . وقتی بازی می کنی تظاهر می کنی که یک جسم نشان دهنده جسم دیگری هست.

متاسفانه باز هم علاقه زیادی به دیدن شبکه پویا داری.نمی دونم چه کار کنم. نگران چشمهای زیبات هستم.

صبح که از خواب بیدار می شی اولین سوالت اینکه مامان برام پویا می زنی ؟

وقتی آب می خوای میگی مامان لطفا برام آب بیار . آفرین به پسر مودب من ...

چند شب پیش تمایلی به خوردن شام نداشتم . شام تو را دادم و گفتم عرشیا بیا بریم بخوابیم می دونی چی

گفتی به من . گقتی مامان ... تو گرسنه ای . برو برای خودت به به درست کن . وای که من چه قدر عاشقتم. همه

کارهای تو به من عشق می ده و خستگی را از روی دوش من بر میداره . انشاله خدا تو را از چشم بد دور کنه...

کوچولوی مامان ، دوست داری همه کاراتو خودت به تنهایی انجام بدی...کاملا مستقل شدی.

از اول این هفته یعنی شنبه سوم مرداد ، تلاشی جدید برای رفتن به مهدکودک آغاز شد. شنبه و یکشنبه من تو

را به مدت 40 دقیقه در مهدکودک همراهی کردم و بعد با هم به منزل رفتیم. روز دوشنبه هم با بابا به مهدکودک به

مدت 40 دقیقه رفتی و امروز که سه شنبه بود تو به مدت 2 ساعت تنهایی به مهدکودک رفتی.

خدا را شکر که خیلی مهد را دوست داری . البته این مهدکودک را . چون رفتار پرسنل بسیار محترمانه و دوست

داشتنی هست. انشاله که خدا کمک کنه و هیچ مشکلی برای رفتن به مهدکودک نداشته باشی.

من و بابا با تمام وجود دوست داريم.

 

 

 

 

                                                  

                                                    چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود

ای پاره ی دلم،  که بریزم به پای تو

امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من

فردا عصای خستگی ام شانه های تو

 

پسندها (6)

نظرات (8)

(̲̅P̲̅)(̲̅E̲̅)(̲̅G̲̅)(̲̅A̲̅)(̲̅H̲̅)
7 مرداد 94 9:42
___________________-------- _________________.-'.....&.....'-. ________________\.................../ _______________:.....o.....o........; ______________(.........(_............) _______________:.....................: ________________/......__........\ _________________`-._____.-'شاد باشي مهربون ___________________\`"""`'/ __________________\......,...../ _________________\_|\/\/\/..__/ ________________(___|\/\/\//.___) __________________|_______|آرزومند آرزوهــــاي قشنگت ___________________)_ |_ (__ ________________(_____|_____) ............ *•~-.¸,.-~* آپ کردم *•~-.¸,.-~*............
ورزش بانوان
7 مرداد 94 15:50
سایت ورزش بانوان به آدرس اینترنتی http://varzeshebanovan.com بعنوان اولین رسانه ورزشی بانوان ایران، با هدف انعکاس و انتشار اخبار، وقایع، مشکلات و موانع ورزش بانوان راه اندازی شده است.
خاله نجمه
7 مرداد 94 19:32
سلام خاله جون. مثل همیشه مامان مریم وقایع را خوب توصیف می کنه. الهی همیشه تندرست و سالم باشی. و دیگه ناراحتی تو و مامان مریم را نبینم. خیلی خوشحالم که مهد کودک می ری . مراقب خودت باش. تو و مامان مریم را می بوسم.
مامان حسام
7 مرداد 94 23:24
سلام عزیزم خداروشکر به خیر گدشت خدا همیشه نگهدارش باشه خوشحالم از آشناییت به منم یر بزن
همراه رایانه
8 مرداد 94 12:08
همراه رایانه مرکز پاسخگویی مشکلات رایانه ای و موبایل (شبانه روزی) تلفن تماس سراسر کشور :9099070345 آدرس سایت : http://poshtyban.ir/
مامان آنیسا
15 مرداد 94 8:51
آخی عزیزم چقدر بد سر خورده که سرش 5 تا بخیه برده بازم خداروشکر بخیر گذشته و ضربه به چشمش نخورده خدا خودش مراقبشونه
شیما مامی شاهین کوچولو
18 مرداد 94 0:31
الهیییی بگردم چی شده سید کوچولوی دوست داشتنی ما رو خدا رحم کرد اتفاق بدتر از این نیوفتاد،،، خدا رو شکر الان حالش خوبه،،، گل پسر ما رو ببوس مریم جون
مامان سما
22 مرداد 94 15:56
عزیزم بلا به دور ان شاله همیشه سلامت باشی در کنار مامان بابای مهربونت