سید عرشیا سید عرشیا ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
سید پارساسید پارسا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

سید عرشیا و سید پارسای من

سفرنامه استانبول

1396/11/30 14:24
نویسنده : مامان مریم
576 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسران خوشگل مامان

بيست بهمن ماه 1396 تا بيست و پنج بهمن ماه به همراه خانواده خاله فاطمه و مامان جون با پرواز آتا در ساعت 19 شب به وقت ايران به فرودگاه آتاتاتورك

استانبول رفتيم. هتل ما هتل ايت سيتي در خيابان استقلال نزديك ميدان تكسيم بود. با وجودي كه هوا سرد و باراني بود ولي خيلي خوش گذشت.

عرشيا جانم مثل هميشه علاقه اي به پاساژ گردي و خريد نداشتي ولي پارساي عزيزم تو بيشتر مواقع در مدت خريد در كالسكه خواب بودي و اين

خيلي به ما كمك مي كرد. فكر مي كنم در اين سفر بهانه جويي هاي عرشيا جان خيلي بيشتر از پارسا جان بود .

عرشيا بعضي مواقع در هتل در اتاق آقاي بيات به تماشاي تي وي مي نشستي و ما به همراه هم به خريد مي رفتيم. از برندهاي معروف ترك مثل

كوتون و زارا و ال سي و ..خيلي خوب خريد كرديم ولي در كل قيمت ها با ايران تقاوت زيادي نداشت.

يك روز با كشتي به تنگه بسفر رفتيم. تنگه بسفر بخش اروپايي استانبول را به بخش آسيايي وصل مي كند. عرشيا و پارساي نازنينم شما از ديدن

دريا  و كشتي و پرندگان اطراف آن خليي لذت مي برديد. البته بادهاي ملايمي مي وزيد.

صبحانه هتل سلف سرويس بود اما عرشيا جان ،شما علاقه اي به خوردن صبحانه و حتي ناهار كه بيشتر كباب تركي و مك دونالد و كومپير بود

نداشتي .پسر عزيزم تو خيلي بد غذا هستي و اصلا حتي علاقه اي به خوردن ميوه هم نداشتي و نداري . با كلي اصرار كمي ميوه ميل مي كني

انشالله در آينده عادت هاي بد غذاييت اصلاح شود .

سفر خوبي بود و خدا رو سپاس مي گويم كه به ما سلامتي داده است

پسندها (3)

نظرات (1)

مامان صدرامامان صدرا
30 بهمن 96 20:01
همیشه به گردش و تفریح❤