سید عرشیا سید عرشیا ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه سن داره
سید پارساسید پارسا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

سید عرشیا و سید پارسای من

پارساي دو ساله و عرشياي شش ساله من

1397/5/2 14:30
نویسنده : مامان مریم
546 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسران شيطون من 

عزيزان من امروز 1 مرداد ماه 1397 هست و انشالله چيزي به تولد دو سالگي پارسا نمونده. پارساي دوست داشتني و شيرين زبون من كه هر

روزعاشق ترش مي شوم

پارساي خوشگل من همه حرف ها را خيلي خوب متوجه ميشوي و تمام كلمات را تكرار مي كني حتي جملات كوتاه هم بيان داري. 

( من به به نه ) ( من شير جنگل نه ) ( پارسا حمام نه ) ( مامان تير = يعني من شير مي خوام ) 

ماشالله آن قدر مهربون و دوست داشتني و دلسوز هستي كه تا من يك آخ كوچولو ميگم شروع مي كني به بوسه باران كردن من . حتي وقتي عرشيا 

به من بي توجهي مي كند تو تمام آغوشت رو به سمت رها مي كني و من از بودن تو  دچار چنان حس توصيف ناپذيري مي شوم كه ياراي گفتن

نيست. كمتر از بيست روز ديگر بايد تو را از شير بگيرم ولي دلم نمي آيد. آن قدر به شير خوردن علاقه داري كه تا وقتي از اداره مي آيم خودت رو به من

براي شير خوردن مي چسباني. 

كلا به كتاب خواندن  علاقه داري و اين علاقه براي دانستن در تو بسيار زياد است. 

به حمام جديدا علاقه نداري و از حمام كردن فرار مي كني 

به ناهار خوردن كمتر از صبحانه خوردن علاقه نشان مي دهي 

هنوز پوشك هستي و دوست ندارم با اجبار تو را از پوشك بگيرم. انشالله بعد از تولد دو سالگي

با عرشيا جان روابط خوبي داري و بعضي اوقات با هم كشتي مي گيريد. 

به تلويزيون و كارتون علاقه زياد نشان نميدي و كم پيش مياد كه كارتوني را ببيني 

شب ها متاسفانه دير مي خوابي و صبح ها ساعت 9 بيدار ميشي

از پارساي عزيزم كه بگذريم به عرشياي خوشگل و جذابم مي رسيم كه دلبر ما تشريف داره 

عرشياي عزيزم خيلي زياد به تلويزيون ( كارتون و فيلم ) علاقه داري و اين علاقه آن قدر تو را هيجان زده مي كنه كه موقع صحنه حساس فيلم بالا و

پايين مي پري. 

هنوز مداد بازي مي كني يعني با مدادهات در عالم خيال بازي مي كني و اين علاقه پارسا رو هم علاقه مند به مداد بازي كرده 

به حمام علاقه داري 

صبحانه نمي خوري ولي در عوض ناهار خوب ميل مي كني 

ميوه اصلا دوست نداري ولي به چيپس و بيسكوئيت علاقه داري 

كلا  تمايل زياد به فست فود داري مثل ساندويج و پيتزا 

در ماه پيش يك سفر سه روزه به استان مازندران شهرستان جويبار ساحل چپكرود رفتيم. هوا بسيار گرم و طاقت فرسا بود. در عوض به شما خيلي 

خوش گذشت. عاشق دريا بوديد و هر دو را به زور از ساحل دريا جدا مي كرديم. يك بار هم چهار تايي سوار قايق شديم و  خيلي حال داد. در راه 

بازگشت از جاده چالوس اومديم و سري به جنگل هاي نور زديم. خدا رو شكر مي كنم سفر خوبي بود. 

پسران عزيز و دوست داشتني من ، شما به همراه بابا تمام هستي من شديد و تنها آرزويم سلامتي و موفقيت شما هست. 

انشالله هر كس آرزو داره طعم مادر شدن رو بچشه خدا اونو بي نصيب نذاره و همه بچه هاي معصوم رو در پناه خودش حفظ كنه . .....الهي آمين 

 

 

 

 

 

پسندها (7)

نظرات (1)

مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
2 مرداد 97 15:00
انشاللهگل