جشن تولد دو سالگي پارساي عزيزم در شيراز

سلام به گل پسراي زيباي خودم

تولد پارسا جوون مبارك باشه ..خدا به همه بچه ها به خصوص فرزندان من سلامتي و عمر طولاني بده

امسال تصميم گرفتيم تولد پارسا جون رو با حضور بچه هاي فاميل بگيريم. البته دو تا تولد گرفتيم يكي روز تولدت يعني 20 مرداد در منزل مامانم اينا در

تهران و ديگري در ابتداي شهريور و در منزل مادرجون ( مامان بابا )

خيلي عالي و مفصل برگزار شد. همه فاميل به جز عمو احمد و خانواده اش بودن.

پارساي عزيزم و شيرينم ، ماشالله تو صبحت كردن خيلي پيشرفت كردي ... اين كلمات رو تا اين سن ادا مي كني مثل : دم ( گم ) - پيدا -دادا ( داداش

) - ماغان ( مامان جون ) - باغان ( بابا جون ) - دا ( دايي )- برو --پيتزا - همبر - دم ( گم ) - بده - ا ( عرشيا ) - پارتا ( پارسا ) - ننه ( نجمه ) - تير (

شير ) - داغ - يخ - تنگ - د در- پارك -پي پي - جيش - د ( دستشويي ) - د ( دست )- د تتر ( دكتر ) - دندون

تقريبا يك هفته اي ميشه كه تصميم گرفتيم كه تو را از پوشك بگيريم. تو هم خيلي خوب با ما همكاري مي كني. خودت دست ما رو مي گيري و ميگي

كه الان پي پي دارم البته بعضي مواقع هم خراب كاري ميكني .

حتي بيرون از منزل و موقع خواب اصلا تو رو پوشك نمي كنيم.

اما متاسفانه با وجود اينكه دو سال و يك ماهت هست هنوز موفق نشدم تو رو از شير بگيرم. در نظر دارم اول كار پوشك رو تمام كنم و بعد اين كار

هر وقت به سينه هام فلفل و يا ماده تلخي ميزنم خودت ميري دستمال بر ميداري و پاك مي كني و با كلي گريه درخواست شير داري. انشالله به زودي

تو رو از شير ميگيرم. كلا علاقه به شير پاستوريزه هم داري و قبل از خواب مي خوري . هويچ و سيب و خيار رو از تو ميوه ها دوست داري برعكس

عرشيا كه بايد به زور بهش ميوه بدم.

عرشياي ناز من هم چيزي نمونده كه بازگشايي مدارس و پيش دبستاني. انشالله امسال به لطف پروردگار بايد پيش دبستاني بره . عرشيا جانم

خودت هم خيلي مشتاق يادگيري هستي. پيش دبستاني نزديك منزلمون تو رو ثبت نام كردم. انشالله به سلامتي اين دوره رو به اتمام برسونيم و

هميشه شاهد موفقيت هات باشيم.

عرشياي من كماكان مثل قبل علاقه شديد به ديدن فيلم و كارتون و گوشي موبايل داري.

واقعا نميدونم چه جور باهات برخورد كنم. اصلا حرف گوش نميدي. براي خوردن صبحانه باهات درگيريم. علاقه اي به خوردن صبحانه نداري.

به ميوه علاقه نداري.

بيشتر مواقع با پارسا دعوا مي كني سر چيزهاي كوچيك و بي مورد. مثلا ماشين پارسا رو بر ميداري و فرار مي كني. اون هم دنبالت ميكنه و در نهايت

گريه. كار ما هم شده كه شما رو آروم كنيم. پارسا هم كه كارش شده تقليد از تو ...هر كاري كه انجام ميدي پشت سر تو انجام مي ده

خدا پشت و پناه شما و خانواده چهار نفره ما باشه.