عرشیا و چند عکس از زمان دمر شدن
پسر دلبندم :
کمتر از یک ماه دیگر مرخصی ام تمام و دلهره و نگرانی ام آغاز می شود . دست تقدیر و سرنوشت ما را از
پدر و مادرم جدا کرد و بنا به ضرورت شغلی بابا مجبوریم در شهری زندگی کنیم که هیچ کس را نداریم. فقط
امیدم به خدای مهربان است. ای کاش مرخصی زایمان ٩ ماهه به من می رسید . باز هم امیدوارم .
پسر نازم چند روز است که موقع خواب به پهلوی چپ می خوابی و وقتی بیدار هستی مدام دمر می شوی .
من که از تمام لحظات با تو بودن لذت می برم . انشااله خدا به تمام کسانی که آرزو دارن روزی بچه دار شوند
فرزند صالح و سالم عطا کند
چند عکس در این حالات ذکر شده :
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی