پایان 8 ماهگی
سلام عشق کوچولوی مامان
امروز 9 ماهه شدی. چه زود گذشت.
جونم برات بگه عسلم تو این ماه خیلی بد می خوابیدی.موقع خواب چندین بارخودتو به بالشت و تشک
میکشیدی بعدش هم بیشتر از 10 مرتبه پهلو عوض می کردی آخرش هم بعد ازیک ساعت که من معطل
خوابت بودم باز خوابت نمی برد . بغلت می کردم تو گهواره می ذاشتم که اولش ناراحت میشدی بعدش می
خوابیدی .هر بار به خودم می گفتم که حتما تو وبلاگت می نویسم که خوابت بد شده.
یاد گرفتی که وقتی از خواب بیدار میشی و من خوابم میای موهامو می کشی که بیدار بشم. قربونت برم
نمی تونی که حرف بزنی بگی مامان بلند شو.
عزیزکم عاشق پیام بازرگانی هستی . تا تلویزیون پیام بازرگانی می ده هر جا باشی بر می گردی و نگاه
می کنی .
دیگه از دست تو جرات نداریم لپ تاپو روشن کنیم. وقتی لپ تاپو می بینی همچنان به سمتش سینه خیز
میری و از خوشحالی جیغ می زنی که ما فقط از دست تو می خندیم.
عاشق سه چرخه سوار شدن هستی . وقتی سوار می شی همچنان احساس غرور بهت دست میده که
هر چی صدات می کنیم از عمد توجه نمی کنی. مامان جون جنبه داشته باش عزیزم
از ابتدای این ماه کلمه بابا را گفتی ولی فکر می کنم هدفمند نیست. یه مدته صداتو بم می کنی و تو گلو
میاندازی و واسه خودت آواز می خونی وروجک حنجره طلایی مامان
خیلی دوست داری که بایستی . وقتی هم که دستاتو می گیریم تا راه بری خوشحال می شی.
چند روز پیش بدون اینکه مناسبتی داشته باشه همراه بابا، رستوران شاطر عباس رفتیم. غذای بیف
استروگانف سفارش دادیم تو خیلی دوست داشتی حتی بیشتر از من و بابایی. تو را تو صندلی مخصوص
کودکان تو رستوران نشوندیم. تا نشستی با دستای کوچولوت محکم می کوبیدی به میز و برای خودت د د د
د می کردی که همه به تو نگاه می کردن . پسر دلربای مامان هر دفعه که بیرون می ریم نشده که کسی
باهات حرف نزه و نازت نکشه و تو هم که چه لبخندهای قشنگی تحویلشون می دی
یادم رفت بگم عاشق کشیدن رومیزی هستی.
باز هم مثل ماه قبل علاقه زیادی به سرسری کردن داری. سرتو هی به سمت چپ و راست تکون می دی
و چه ذوقی می کنی قند عسلم . البته یه کار دیگه که یاد گرفتی دستاتو رو دهنت میذاری و همزمان برای
خودت حرف می زنی و ضربه می زنی
خوشگلم ،برای غذا خوردن بازیگوش شدی باید سرگرمت کنم تا یکم غذا بخوری .
چند وقت پیش با بابایی فروشگاه رفاه رفتیم وقتی اجناس رنگی فروشگاه رو می دیدی ذوق زده شده
بودی و از توی کالسکه می خواستی با دستات اجناس چیده شده را برداری.
قربونت برم عزیزم امشب یه کیک به مناسبت ورود به 9 ماهگی برات سفارش دادیم و کلی ازت عکس
گرفتیم.....
پسرم ﻋــﺎﺷﻘــﺎﻧـﻪ ﻫــﺎﻳـﻢ ﺗــﻤـﺎﻣـﯽ ﻧــﺪﺍﺭﻧــﺪ !
ﻭﻗــﺘـﯽ ﺗــﻮ
ﺑــﻬـﺘـﺮﻳـﻦ
" ﺍﺗــﻔـﺎﻕ"
ﺯﻧــﺪﮔـﯽ ﺍﻡ ﻫﺴﺘﯽ