اولين دندان
سلام جوجوي مامان
سه شنبه 19 شهريور 1391 بعد از كلي انتظار با همت مامانم متوجه شديم كه نوك دندون پايينت در
اومده .عزيزم من اداره بودم و مامانم به من خبر داد . آن قدر خوشحال شدم كه سريع به بابايي تلفني خبر
دادم . وقتي خونه رسيدم اول دستامو شستم و با دستام تيزي دندونتو حس كردم.
عرشياي نازم ، خيلي خوشحالم كه اولين مرواريدت در 9 ماهگي خودشو به ما نشون داد . هوراااااااااااااااااااااا
البته بعد از دو روز، آبريزش بيني و تب داشتي كه با قطره استامينوفن بهتر شدي. خدا را شكر ......
خوشمزه مامان ، چه قدر ذوق مي كنم وقتي كه موقع غذا دادن صداي خوردن قاشق به دندونت را
ميشنوم.
چند روز ديگه عروسي عمه مرضيه هست و ما در حال خريد براي عروسي هستيم. 2 شب پيش
چند دست لباس و كفش برات خريديم. مباركت باشه عشق من .... انشالله هميشه به عروسي و
شادي باشيم.
اميدوارم يه روز تو همين وبلاگ خبر عروسي تو را بنويسم.
عزیزم چند تا عکس جدید هم برات میذارم البته هنوز نتونستم از دندونت عکس بگیرم . به محض اینکه
عکس بگیرم حتما میذارم.