تولد رنگين كمانيت مبارک باشه عشق من
سلام کوچولوی دوست داشتنی من
٥ دی ، یک ساله شدی گل قشنگم .......... یک سالگیت مبارک عزیزمممممممممم.
عرشیا جان ،امروز یک سال از آن روز گذشت با همه ی خستگی هایش ...با همه ی نخوابیدنهایش ...با لالایی هایش ....با بی قراری هایش ... و چه زود گذشت حالا دیگر میتوانی چند کلمه ای حرف بزنی ... وقتی چیزی را میخواهی با زبان بی زبانی بگی .پسرم تو هنوز خیلی کوچکی ، کاش میدانستی که حضورت... لمس دستان کوچکت... بوسیدن و بوییدن موهایت ...در اغوش گرفتن جسم کوچکت، چه ارامشی است برای ما .... پسرم عزیز تر از جانم .... دنیا را زیبا ببین و مانند روزی که به این دنیا قدم گذاشتی پاک بمان ... نمیدانم چه روزی و چه زمانی این نوشته هایم را میخوانی ولی این را بدان که من و پدرت از تمام دنیایمان میگذزیم تا دنیای تو را زیباتر بسازیم .... این را بدان که از لحظه لحظه ی خنده هایت ...غلتیدنت ...نشستنت... ایستادنت و... ذوق کرده ایم و شاد بوده ایم ... پس برایمان بخند و شاد باش تا دنیا به رویمان بخندد.
..پسر مهربونم ... فرشته نازم تو نعمت زندگی ما هستی ....تولدت رو هزاران هزاران بار تبریک میگم ...امیدوارم شمع روز تولد ۱۲۰ سالگیت رو فوت کنی من و بابا جون ،برات بهترین ها رو همراه با سلامتی آرزو میکنیم. بدون مقدمه میرم سراغ جشن تولدت. امسال تولدتو با تم رنگین کمان گرفتم .عزیزم من و بابا از دو ماه پیش پیگیر کارهای تولدت بودیم .خدا را شکر همه چیز خوب پیش رفت .مامان مهناز و خاله نجمه هم اومده بودن.
رد پا
فلش در ورودی
تزیینات بادکنک
عکس کیک که با تم رنگین کمان همخوانی داشت البته اون طرحی که به قناد داده بودم نشد
پسرم اول جشن خواب بودی و همه منتظر تو بودن عزیزم و وقتی هم بیدار شدی یکم بد اخلاق بودی
اصلا نمیشد عکس های درست حسابی ازت بگیریم.
شام هم لازانیا ، ته چین مرغ ، نان سبزیجات ، آش و ژله های رنگین کمانی و ژله گل سرخ بود. این هم چند تا عکس از میز شام
ریسه عکس و لباس عرشیا جون
برگه یادگاری
م
این هم عکس مبینا خانم ( دختر عمه عرشیا ) و ملینا خانم ( دختر عموی عرشیا ) که صورتشون با طرح رنگین کمان نقاشی کردم
این هم گیفت تولد که مداد شمعی رنگین کمانی بود
این جا هم سوار کامیونی شده که جز کادوهای تولدت بود عزیزم.
پاپیونت چرا آویزون شده گلم ؟؟
عشق من بدون که تو تمام زندگی ما هستی و زندگی با وجود تو پر از آرامش است .....